آموزش مهارتهای زندگی

هدف "برنامه آموزش مهارتهاي زندگی" ارائه آموزش حداقل پنج مهارت زندگی (مهارت خودآگاهی، مهارت برقراری ارتباط موثر، مدیریت هیجانات منفی، مهارت حل مسئله و مهارت جرأتمندی) می باشد. گروه مخاطب کودکان، نوجوانان و جوانان سنین ۲۰-۱۰ سال است. روش دسترسی به مخاطبین ارجاعات کارشناس مراقب سلامت خانواده، مدارس، دانشگاه ها، مراکز بهداشتی و درمانی و محل های تجمع ( فرهنگسراها، مساجد و ... ) می باشد. طول مدت آموزش پنج جلسه و هر جلسه آموزش حدود ۳ ساعت خواهد بود. مبنای آموزش هر دو برنامه محتوایی است که توسط دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت تهیه شده است. مربی آموزش دهنده فردی است که معیارهای تعیین شده برای فعالیت در جایگاه کارشناس سلامت روان را دارا می باشد (دارای حداقل مدرک کارشناسی ارشد در یکی از گرایش های روانشناسی بالینی یا عمومی است). این کارشناس آموزش های بدو شروع خدمت را مبتنی بر کاریکولوم آموزشی تدوین شده توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، طی نموده و موفق به کسب مدرک پایان دوره شده است.

مهارت هاي زندگی چیست؟
مهارت هاي زندگی، مجموعه اي از توانایی ها هستند که زمینه سازگاري و رفتار مفید را براي فرد فراهم می کنند. این توانایی ها فرد را قادر می سازد تا مسئولیت و نقش های اجتماعی اش را بپذیرد و بدون لطمه زدن به خود و دیگران، با خواست ها، انتظارات و مشکلات رو به رو شود. ده مهارت زندگی که سازمان بهداشت جهانی مشخص نموده، عبارتند از:
۱- مهارت خودآگاهی
۲- مهارت همدلی
۳- مهارت روابط بین فردي
۴- مهارت ارتباط موثر
۵- مهارت مقابله با استرس
۶- مهارت مدیریت هیجان
۷- مهارت حل مسئله
۸- مهارت تصمیم گیري
۹- مهارت تفکر خلاق
۱۰- مهارت تفکر خلاقانه

 
فواید و کاربرد هاي مهارت هاي زندگی
مهمترین فواید و کاربرد های مهارت های زندگی عبارتند از:
۱- نحوه کنار آمدن با انتظارات متفاوت خود، خانواده، همسر، فرزندان، دوستان، همکاران و جامعه
۲- برقراري رابطه لذت بخش با امکانات، تکنولوژي و محیط زندگی
۳- دفع فشارهاي روانی از طرف محیط
۴- سازگاري با مسائل اقتصادي و نیازهاي معیشتی
۵- تقویت مدیریت خانواده و تربیت فرزندان
۶- تقویت اعتماد به نفس
۷- تقویت مهارت هاي ارتباطی
۸- تامین سلامت جسمی و بهداشت روانی
۹- تامین آرامش و لذت زندگی
۱۰- خود شکوفایی، بالندگی، خوشبختی و شادابی

مهارت خودآگاهی
تا به حال از خود پرسیده اید " من کیستم؟ به نظر دیگران، چگونه فردي هستم؟ "
برای پاسخ دادن به این سوالات باید مهارت خود آگاهی را کسب کرده باشید. خود آگاهی به این معناست که چگونه به خود نگاه می کنیم و چه احساسی پیدا می کنیم. نوع خودآگاهی پیش بینی کننده احساس رضایت و یا نارضایتی از خود و زندگی ما است. پنج جزء مهارت خود آگاهی عبارتند از:
۱- شناخت ویژگی ها و صفات خود
۲- شناخت توانائی ها، استعدادها و پیشرفت ها
۳- تصویر واقع بینانه از خود
۴- شناخت افکار، باورها و ارزش ها
۵- احساس رضایت مندي و نارضایت مندي از خود و زندگی

مهارت همدلی

تعریف همدلی
همدلی، به معنای پاسخ دادن به حالات عاطفی دیگران در شرایط مختلف است. یعنی این که فرد بتواند مسائل دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد، درك کند و به آن ها احترام بگذارد. این مهارت موجب می شود تا به دیگران توجه کرده و دوست شان بداریم و خود نیز توسط افراد دوست داشته شویم و روابط اجتماعی بهتری برقرار کنیم.
 
زمینه هاي بروز رفتار همدلانه
همدلی نوعی خصوصیت ذاتی است. انسان ها در اجتماع به دنیا می آیند، با هم زندگی می کنند و بزرگ می شوند. براي یکدیگر ارزش قائل اند، نگران یکدیگر می شوند و همدلانه با یکدیگر رفتار می کنند.
 افراد با شناخت و درك احساسات خود و دیگران و تفسیر موقعیت ها، قادر خواهد بود رفتار همدلانه را از خود نشان دهد.
 هنگام بروز مشکل، احساسات خود را با دیگران در میان بگذاریم.
 متوجه باشیم که همدلی از سوي دوستان داراي حد و اندازه است، افراط در آن امکان سوء استفاده را فراهم می کند.
 اطرافیان خود را به خاطر رفتارهاي همدلانه تشویق کنید.
 در برابر افرادي که موجب دلسردي می شوند و یا احساسات همدلانه را جدي نمی گیرند، مقاومت کنید.

روش هاي تقويت همدلي
۱- به دیگران فرصت دهیم تا احساسات خود را به راحتی بیان کنند.
۲- اگر به احساسات خودمان آگاهی داشته باشیم، بهتر می توانیم احساسات دیگران را درك کنیم.
۳- تظاهر به همدلی نکنیم و به احساسات دیگران لطمه نزنیم.
۴- هنگام همدلی به حالات چهره و حرکات طرف مقابل توجه کنیم.
۵- با درك احساسات طرف مقابل به او بفهمانیم برایش احترام قائل هستیم.
۶- تجارب گذشته به ما کمک می کند تا احساسات طرف مقابل را بهتر درك کنیم.
۷- هنگام بروز مشکل، احساسات خود را با دیگران در میان بگذاریم.
۸- همدلی از سوي دوستان حد و اندازه دارد، افراط در آن زمینه سوء استفاده را فراهم می کند.
۹- در برابر افرادي که ما را دلسرد می کنند مقاومت کنیم.
۱۰- دستور دادن، قضاوت، نصیحت و سرزنش کردن احساس همدلی را از بین می برد.
۱۱- براي جلوگیری کردن از تضعیف همدلی اعضاي خانواده باید به ارتباط عاطفی آنها توجه کنیم.
۱۲- براي پیشگیري از شرارت ها و آسیب ها، حس همدلی را در دیگران تقویت کنیم.
۱۳- هنگام همدلی، احساسات خود را شمرده بیان کنیم تا طرف مقابل احساس آرامش کند.
۱۴- با برقراري روابط صمیمانه در خانواده، روحیه همدلی اعضاي خانواده را تقویت کنیم.
۱۵- در همدلی دیگران، آن ها را مقصر ندانیم و سرزنش نکنیم.
۱۶- در همدلی براي طرف مقابل دلسوزي یا ترحم نکنیم.
۱۷- مشکلات دیگران را کوچک و بی ارزش نپنداریم.
 
مهارت روابط بین فردي
توانایی روابط بین فردي به ما کمک می کند با دیگران همکاري و به آن ها اعتماد کنیم، مرزهاي روابط با دیگران را تشخیص دهیم، دوستی هاي مطلوب را حفظ کنیم و در شروع و خاتمه ارتباطات به طور موثرتري رفتار کنیم. یکی از نشانه هاي سلامت روانی، وجود روابط سالم بین فردي است.
مهارت روابط بین فردي، فرآیندي است که به وسیله آن اطلاعات و احساسات خود را با دیگران در میان می گذاریم. این توانایی موجب تقویت رابطه گرم و صمیمی ما با دیگران می شود و سبب قطع روابط ناسالم می شود.
این مهارت به ما می آموزد براي درك موقعیت دیگران چگونه به سخنان آنان گوش دهیم و چگونه دیگران را از احساس و نیازهاي خود آگاه نماییم تا ضمن به دست آوردن خواسته هاي خود طرف مقابل نیز احساس رضایت نماید.

عوامل تأثیرگذار در روابط بین فردي
مهمترین عوامل تأثیرگذار در روابط بین فردي عبارتند از:
۱- گوش دادن فعال
گوش دادن فعال، مهارتی است که به فرد کمک می کند به پیام هاي کلامی و غیر کلامی گوینده توجه نماید تا درك معانی و فهم احساسات دقیق تر حاصل شود.
۲- اهمیت دادن
یعنی بتوانیم به احساسات، نیازها، و خواسته هاي فرد مقابل توجه نشان دهیم.
۳- سؤال کردن
پرسیدن، علاوه بر شفاف سازي پیام، موجب برانگیختن تفکر افراد می گردد.
۴- احترام گذاشتن
یعنی پذیرفتن و گرامی داشتن بی قید و شرط دیگران. یکی از نشانه هاي احترام گذاشتن، رعایت قواعد و مقررات موقعیتی است که در آن قرار می گیریم.
۵- ابراز وجود
ابراز وجود، شامل بیان افکار، احساسات، اعتقادات و حقوق خویش است، به نحوي که در دیگران ایجاد مقاومت و ناراحتی ننماید. بدیهی است افراد خجالتی و کمرو در ابراز وجود بیش از دیگران با مشکل مواجه هستند.
۶- نه گفتن
مهارتی است که فرد بتواند در مقابل درخواست نابجاي دیگران از کلمه نه استفاده کند. کسانی که از قدرت نه گفتن عاجز باشند همواره در روابط بین فردي خود با مشکل مواجه شده و از ارتباط خود احساس امنیت و خرسندي نمی کنند.
۷- کار گروهی
از ویژگی هاي کار گروهی تقویت همکاري، همفکري، همدلی و هماهنگی بیشتر بین اعضاي گروه می باشد.

توصیه هایی براي تقویت روابط بین فردي
۱- محیط را آماده برقراري ارتباط نماییم و سعی کنیم در ارتباط، شروع کننده خوبی باشیم. مثل یک سلام و احوال پرسی گرم و فشردن دست فرد مقابل.
۲- در برقراري ارتباط به شرایط، موقعیت و شخصیت افراد توجه و متناسب با آن رفتار کنیم. مثلا نحوه برقراري ارتباط ما با کودکان، سالخوردگان و بیماران در عروسی و مجلس عزا باید متفاوت باشد.
۳- براي تقویت ارتباط، از پراکنده گویی، پرگویی و مقدمه چینی زیاد بپرهیزییم.
۴- هنگام حضور در مکان هاي جدید ابتدا به دنبال آشنایان باشیم و افرادي را جستجو کنیم که با آنان راحت تر می توان ارتباط برقرار کرد.
۵- در ارتباط بین فردي می توان از روش هاي غیر کلامی به خوبی استفاده کرد. مانند: گوش دادن، نگاه کردن، استفاده از ژست ها، چهره ها، ایما، اشاره و ...
۶- براي ادامه یک ارتباط از تحسین کردن استفاده کنیم.
۷- از تحقیر و سرزنش و توهین کردن دیگران خودداري کنیم.
۸- هنگام صحبت از قضاوت کردن درباره رفتار گوینده بپرهیزیم.
۹- سعی کنیم با برقراري ارتباط خوب و موثر، الگوي مناسبی براي دیگر اعضاي خانواده باشیم.
۱۰- افرادي که در برقراري و ایجاد ارتباط ضعیف هستند به کارهاي گروهی، ورزشی، فرهنگی، اجتماعی و... راهنمایی کنیم.

مهارت ارتباط موثر
همه ما براي ارتباط برقرار کردن حرف می زنیم و گوش می کنیم. کسب این مهارت به ما می آموزد براي درك موقعیت دیگران چگونه به سخنان آنان گوش دهیم و چگونه دیگران را از احساس و نیازهاي خود، آگاه نماییم تا ضمن به دست آوردن خواسته هاي خود طرف مقابل نیز احساس رضایت نماید.
در مهارت برقراري رابطه موثر با دیگران، می خواهیم شیوه صحیح ارتباط کلامی و غیر کلامی را بیاموزیم تا بتوانیم نظرها، عقاید، خواسته ها، نیازها و هیجان هاي خود را به طور صحیح ابراز کرده و به هنگام نیاز از دیگران درخواست کمک و راهنمایی کنیم. ضعف در مهارت هاي اجتماعی منشا بسیاري از آسیب ها، از جمله ترك تحصیل، کم سوادي، فقدان موفقیت تحصیلی، خشونت، بزهکاري و اعتیاد است.
هفت عامل براي برقراري ارتباط موثر با دیگران
براي برقراري ارتباط موثر با دیگران باید هفت نکته زیر رعایت شود:
۱- گوش دادن
اگر شنونده نتواند فن گوش دادن را به درستی به کار بندد، ارتباط او با مشکل مواجه می شود. گوش دادن، فقط شنیدن کلامی نیست، بلکه شامل موارد زیر است:
- چه مسائلی او را نگران می کند، احساساتش چگونه است و چه انتظاري از ما دارد؟
- دیدگاه او نسبت به مسئله مطرح شده چیست؟
- گوینده کیست؟
علاوه بر این ها شنونده موفق، به خوبی می تواند هماهنگی لازم بین ارتباط کلامی و غیر کلامی برقرار کند و قادر است به کلیه ژست ها و حالات بدنی گوینده توجه کند و خود نیز به هنگام گوش دادن از ژست ها و حالات بدنی مناسب جهت تایید و اعلام درك طرف مقابل استفاده کند.
او هیچ گاه با خمیازه کشیدن و نگاه کردن به اطراف، نگاه خود را از گوینده نمی گیرد و دائما درصدد است تا با تماس چشمی مناسب این موضوع را به گوینده منتقل نماید که علاقه مند است به حرف هاي او گوش دهد.
۲- صریح و صادق بودن
صراحت و صادق بودن فرایندي است که در ارتباطات انسانی نقش موثري دارد. اگر نتوانیم منظور خود را با صراحت بیان کنیم، طرف مقابل به اشتباه می افتد و به حدس و گمان متوسل می شود و از واقعیت دور می گردد.
۳- همدلی و همدردي
ما نیاز داریم که دیگران درك درستی از ما داشته باشند و در زمینه نگرانی ها، ترس ها و مشکلاتمان با ما همدلی و همدردي کنند. همدردي، تلاشی است براي درك نیازهاي ذهنی طرف مقابل. براي همدلی باید بتوانیم خود را جاي دیگران بگذاریم و از دریچه چشم آنها نگاه و احساس کنیم. شما در همدلی می توانید سخن طرف مقابل را تکرار کنید تا بداند منظورش را دریافته اید.
۴- حفظ آرامش و احترام به طرف مقابل
اغلب در ارتباطات خود تلاش می کنیم طرف مقابل را ارزیابی و فکر می کنیم باید نظرات و احساسات آنها را رد و احساسات خود را تحمیل کنیم. ارتباطاتی که بر پایه این روش شکل می گیرد، تداوم نمی یابد و هر دو طرف به مشکل بر می خورند. همان طور که پیش از این اشاره شد، ما به این دلیل ارتباط برقرار می کنیم تا مسائل، مشکلات، تضادها و تعارضات را حل و فصل و اطلاعات را رد و بدل کنیم.
۵- مخالفت نمودن به شیوه مناسب
یکی از مناسب ترین شیوه ها براي مخالفت کردن با نظرات و عقاید دیگران، روش خلع سلاح است. در این روش، فرد در سخنان طرف مقابل حقیقتی را پیدا می کند و سپس در مقام موافقت و تایید آن حرف می زند. این روش بر طرف مقابل تاثیر آرام بخش می گذارد. با این شیوه علاوه بر شما طرف مقابل تان نیز احساس پیروزي می کند و با اشتیاق به حرف هاي تان گوش می دهد.
۶- خود شناسی و افزایش آگاهی
شناسایی دنیاي ذهنی دیگران، همدلی و همدردي کردن با آنها و به نتیجه رساندن بحث ها به خودشناسی، تلاش برای افزایش اطلاعات برای شناسایی دیگران و محیط زندگی نیاز دارد. آگاهی از نقاط قوت و ضعف، ترس ها، امیال، آرزوها و نیازهاي خود و پذیرش صادقانه آنها کمک خواهد کرد ویژگی ها و خصوصیات دیگران را واقع بینانه تر ببینیم و آنها را بپذیریم.
۷- شناسایی افکار تحریف شده
آیا تاکنون براي شما پیش آمده سایه یک شیء مثل یک تکه چوب باریک و بلند را روي دیوار به شکل مار ببینید؟ مطمئنا همه ما در طول زندگی بارها تجربیاتی از این دست داشته ايم. به اين قبيل تجربيات " خطاي حسي " گفته مي شود.

مهارت مقابله با استرس
در دنیاي امروز، همواره با تغییرات وسیع و پیچیده اي مواجه ایم که به افراد فشارهاي روحی و روانی وارد می کنند. میزان استرس اگر بیش از حد و طولانی باشد، بر زندگی و عملکرد ما تاثیر منفی گذاشته و مشکلات جدي و زیادي ایجاد خواهد کرد. بسیار مهم است که بتوانید استرس هاي زندگی را بشناسید و از روش های مقابله با آنها استفاده کنید.

روش هاي مقابله با استرس
برای مقابله با استرس می توان از روش های رفتاري و ذهنی استفاده کرد. در برخی مواقع می توانیم از برنامه ریزي و مشورت استفاده کنیم. گاهی نیز می توان از دعا و نیایش، نذر و نیاز، درد دل کردن و تخلیه احساسات استفاده کرد.

مقابله هاي هیجانی
استرس سبب آشفتگی می شود. روش های مقابله هیجانی با استرس به افراد کمک می کند تا هیجانی را که در اثر مواجهه با استرس ایجاد شده را برطرف کنند. فردي که از شهر و خانواده جدا شده تا مدتی غمگین است. مقابله هاي هیجانی به چنین شخصی کمک می کند تا بر این غم و غصه چیره شود. باورها و اعتقادات به کنترل و از میان بردن استرس کمک می کند.
مقابله هاي مسئله مدار
مقابله هاي مسئله مدار به فرد کمک می کند تا براي مقابله با استرس راه حل های تازه بیابد. در این نوع مقابله، فعالیتی انجام می گیرد تا استرس کاهش یافته یا از میان برود.
هر یک از مقابله هاي بالا به دو دسته سالم و ناسالم تقسیم می شوند. مثلا اعتیاد یک مقابله هیجانی ناسالم و درد دل کردن یک مقابله هیجانی سالم است. دزدي و بزهکاري یک مقابله مسئله مدار ناسالم، ولی مشورت کردن یک مقابله مسئله مدار سالم است.
بهتر است مقابله هاي هیجانی و مسئله مدار در ترکیب با یکدیگر استفاده شوند. به این ترتیب که در ابتدا از مقابله هاي هیجانی استفاده شود تا فرد آرام شود، سپس با استفاده از مقابله هاي مسئله مدار، راه هایی براي حذف یا کاهش آنها صورت گیرد.

ویژگی هاي افراد مقاوم به استرس
تحقیقات گسترده ای پیرامون شخصیت هاي مقاوم به استرس انجام گرفته است. هر یک از تحقیقات توانسته است برخی از ویژگی هاي افراد مقاوم به استرس و شخصیت هاي آسیب پذیر را شناسایی کند.
ویژگی اول: افراد مقاوم به استرس " احساس کنترل " دارند. اين افراد باور دارند مي توانند مسير زندگي خود و بسیاري از رویدادها و حوادث مربوط به آن را کنترل کنند.
ويژگي دوم: افراد مقاوم " احساس تعهد و مسئوليت " دارند. اين گونه افراد در برابر فعاليت ها و اقداماتي که انجام مي دهند خود را مسئول مي دانند.
ويژگي سوم: افراد مقاوم " احساس مبارزه طلبي و چالش جويي " دارند. آنها باور دارند براي کسب موفقيت در زندگی، داشتن روحیه مبارزه طلبی لازم است. هم از اين رو نه تنها از فشارها، چالش ها و تعارضات ناشی از زندگی نمی هراسند، بلکه آنها را به منزله فرصت هایی می دانند که زمینه رشد و تعالی را فراهم می سازند.
ويژگي چهارم: افراد مقاوم داراي ويژگي " شاد زيستن " هستند. اين گونه افراد، حتي هنگام مواجه با ناکامي ها، روحیه شادابی و بذله گویی را از دست نمی دهند. آنان نگرشی شاد و خوش بینانه به زندگی دارند، فردا را بهتر از امروز می دانند و امروز را لذت بخش و شادي آفرین ارزیابی می کنند. این ویژگی موجب گسترش روابط آنان با دیگران می شود. زیرا، دیگران آنها را قابل اعتماد، فوق العاده و دوست داشتني مي دانند.
ويژگي پنجم: افراد مقاوم، توانایی ابراز وجود دارند. آنان به راحتی می توانند خواسته ها، نظرات و تمایلات خود را ابراز نمایند و از واکنش هاي دیگران هراسی ندارند.
روش هاي کاهش علايم و نشانه هاي استرس

براي کاهش علايم و نشانه هاي استرس مي توان از دو روش زير استفاده کرد:
۱- تنفس شکمی:
هنگام استرس تنفس راحت مختل می شود. این مسئله سبب می شود میزان اکسیژن در خون کاهش یابد و عضلات منقبض شوند. در این حالت با استفاده از تنفس شکمی، نفس تان را بیرون بدهید. سپس با بیرون دادن شکم، نفس عمیق بکشید، براي این کار می توانید دم و بازدم را با شمردن اعداد - یک تا شش - انجام دهید.

۲- آرام ساختن عضلات:
در این روش می توان با دراز کشیدن یا نشستن روي صندلی عضلات بدن را منبسط و منقبض کرد. انقباض را می توان از ماهیچه هاي پا و ساق شروع کرد وکم کم به تمام نقاط بدن رسید.
مهارت مدیریت هیجان
 
هیجان چیست؟

هیجان کلمه اي است که در روانشناسی براي بیان تمام حالات احساسی و روانی مثبت و منفی و علایم جسمانی و روانی همراه آن به کار می رود. برخی هیجان ها عبارتند از: خشم، ترس، عشق و محبت، تنفر، امید، نا امیدي، نگرانی، احساس حقارت، غرور، غم و اندوه، شادي، تعجب، شرم، پشیمانی، دلسوزي و ...
 
مدیریت هیجانی
مهارت مدیریت هیجان، فرد را قادر می سازد تا هیجان ها را در خود و دیگران تشخیص داده، به نحوه تأثیر آنها بر رفتار پی ببرد و بتواند واکنش مناسبی به هیجان هاي مختلف نشان دهد. افراد دارای هوش هیجانی قادرند از هیجانات به نفع خود و روابط شان استفاده کنند.
 
چگونگی افزايش مهارت مدیریت هیجان ها
 آموزش روش هاي تمدد اعصاب و تمرکز بر تنفس، در مدیریت هیجانات پر انرژي مثل خشم و تنفر موثرند.
 براي شناخت دیگران، دستور دادن، تنبیه، قضاوت، سخنرانی، نصیحت و تهدید کارساز نیست، گوش دادن به آنها می تواند مؤثر باشد.
 به جاي نام گذاري بر روي افراد با صفات گوناگون ( دست و پا چلفتی، دیوانه، ترسو...) احساسات آنان را نام گذاري کنیم ( مثل این که خشمگین هستی، به نظر می رسد کمی احساس ترس می کنی).
 محیط و فضایی سرشار از امنیت خاطر و حمایت فراهم سازیم: براي احساسات ارزش قایل شده و آنها را بشناسیم.
رفتارهاي هیجانی مطلوب - همدلی، نگرش مثبت و کنترل تنش - را در خود تقویت کنیم.
 هیجان هاي خویش را بپذیریم، ولی به آنها گوشزد کنیم ما میزبان آنها هستیم و اجازه ندارند هر کاري دوست دارند انجام دهند.
افراد باید درباره احساسات و هیجانات خود اطلاعات کامل پیدا کنند. توصیه می شود در جلسات گروهی درباره هیجان ها مثل شادي و غم، عشق و تنفر، ترس، شجاعت و... گفت و گوها شود.

مهارت حل مسئله
ما روزانه با مسائل زیادي - ساده و گه گاه پیچیده - مواجه می شویم. اگر در برخورد با این مسائل نیاموخته باشیم با استفاده از روش های صحیح و منطقی، آنها را پشت سر بگذاریم، مشکلات ساده هم تبدیل به استرس هاي جدي می شوند.
توانایی حل مساله به ما کمک می کند مسائل زندگی را به شکل مطلوب حل و فصل کنیم. اگر مسائل مهم زندگی حل نشده باقی بمانند سلامت روانی و جسمانی تهدید می شود.
افراد در طول زندگی بارها با مشکلاتی رو به رو می شوند که نیاز به اتخاذ تصمیم و عمل مناسب دارد. اما غالبا افراد نمی توانند آن را به خوبی انجام دهند و یا راه حل هاي نادرستی انتخاب می کنند که به شکست منتهی می شود.
در مهارت حل مساله، به فرد آموخته می شود زمانی که در زندگی با مشکل مواجه می شود، چگونه آن را حل کند. در این روش مساله به درستی تعریف می شود. بعد راه حل هایی را که ممکن است به رفع مشکل بیانجامد، انتخاب می شود. سپس هر یک از گزینه ها ارزیابی می شوند و سرانجام بهترین راه حل انتخاب می شود.

 
روش حل مساله
به نظر می رسد افراد در اکثر موارد بدون این که روش های حل مسئله را آموخته باشند می توانند مشکلات شان را حل و فصل کنند. اما خیلی اوقات نیز چنین نیست. حل مساله نیازمند فعالیت هاي علمی است.

تعریف حل مساله
روش حل مساله یک فرآیند تفکر منطقی است که به فرد کمک می کند تا هنگام مواجهه با مشکلات، راه حل هاي متعددي جستجو و بهترین راه را انتخاب کند. مسئله می تواند ناشی از یک مشکل بیرونی ( مثل یک اتفاق در اداره ) یا از درون فرد نشات گرفته باشد. ( مثل نیازها یا تعهدات شخصی )
انتخاب رویکرد صحیح نسبت به مشکلات
در این مرحله لازم است باورهاي غلط نسبت به مشکل شناسایی و اصلاح گردد. مثلا این باور که نباید در زندگی با مشکل رو به رو شد. مشکل، نشانه ضعف، بی لیاقتی و ناتوانی است.


تعریف دقیق مساله
وقتی مشکلی در زندگی ایجاد می شود باید به این سوال ها پاسخ داد. مشکل چیست؟ مشکل چه زمانی شروع شد؟ مشکل از کجا شروع شد؟ چه کسی در این مشکل نقش دارد؟
پیدا کردن راه حل
یک روش عینی و عملی براي پیدا کردن راه حل ها، روش بارش ذهنی است. در این روش سعی می کنیم بدون قضاوت کردن، بازداري، ارزش گذاري و ... راه حل هاي متعدد و متنوعی براي مشکل ارایه دهیم.


ارزیابی راه حل ها و انتخاب بهترین راه حل
در این مرحله راه حل هاي ارایه شده را ارزیابی کنید. سپس بر اساس نتایج ارزیابی، راه حلی انتخاب کنید که بیشترین سود و کمترین زیان را داشته باشد.
اجراي راه حل و بازبینی
بعد از نتیجه بخش بودن راه حل به خود پاداش دهید. اگر مسئله حل نشد، موانع را شناسایی کرده و برطرف کنید. در صورت لزوم می توانید مراحل حل مساله را تکرار کنید.

مهارت تصمیم گیري

انسان ها روزانه تصمیماتی می گیرند که برخی مهم و بعضی کم اهمیت هستند. تصمیم گیري در برخی موارد کار ساده اي نیست، زیرا آینده افراد را تحت تاثیر قرار می دهد. هم از این رو، مهارت تصمیم گیري اهمیت زیادی دارد.
 
مراحل اصلی در تصمیم گیري
مهارت تصمیم گیري به ما کمک می کند تا با اطلاع کافی از اهداف واقع بینانه خود، از بین راه حل ها بهترین گزینه را انتخاب کرده و اجرا کنیم. افراد براي تصمیم گیري مطلوب باید به نکات زیر توجه کنند:

تعیین و تشخیص مسئله
هدف گذاري و تعیین این که چه می خواهید، تصمیم گیری مهمی است. اول باید بدانید مسئله مورد نظرتان چیست؟ شناخت مسئله، وادارتان می کند برنامه ریزی کنید. مسئله بعدي در تعیین زمان رسیدن به هدف است.
 
تشخیص راه حل هاي مربوطه
باید راه هاي مختلف و متعددي را مد نظر قرار دهید. همیشه چند راه حل مختلف را ارزیابی کنید تا در صورت شکست، روحیه تان خراب نشود و راه هاي دیگر را امتحان کنید.
عوامل فردي زیادی در تصمیم گیري ها و راهی که براي رسیدن به هدف انتخاب می کنید، تاثیر گذارند:
 اعتماد به نفس: افرادي که اعتماد به نفس زیادی دارند در تصمیم ها منطقی تر رفتار می کنند و راه حل هاي منطقی را بر می گزینند.
 استقلال فکري: اگر نتوانید استقلال فکري تان را حفظ کنید، در تصمیم گیري این پا و آن پا خواهید کرد.
 آمادگی براي پذیرش مسئولیت تصمیم هایی که می گیرید: هر تصمیمی که بگیرید، عواقب آن تا حدودي قابل پیش بینی است.
 عدم ترس از خطر کردن: هر تصمیمی ممکن است عواقب ناخوشایندي به همراه داشته باشد. ترس، مانع موفقیت می شود، ولی باید شرایطی فراهم کنید بدون ترس تصمیم بگیرید.
 مشورت با دیگران: روحیه مشورتی داشته باشید. همیشه چند فکر بهتر از یک فکر عمل می کند. در بسیاري موارد شما به دلیل هیجان زدگی ناشی از معضل پیش آمده ممکن است نتوانید منطقی رفتار کنید.
تشخیص راه حل
ممکن است یک راه حل براي هدفی خاص موثر باشد و برای هدفی دیگر ویران گر. به این مسئله در مشورت ها توجه کنید.

انتخاب بهترین راه حل
انتخاب، بدون تردید یکی از روش هاي پیشنهاد شده براي رسیدن به هدف است. با ارزیابی و مشورت کردن، به این نتیجه می رسید. بهترین روش، کم نقص ترین انتخاب است.
اجرا
تا زمانی که اقدام نکنید هدف و مشکل سرجاي خود باقی می مانند. دست به کار شوید، نترسید و هر چه پیش بروید، نقایص کار مشخص خواهند شد. آن گاه با انعطاف پذیري و توجه به شرایط روز تصمیم بگیرید. در اجراي تصمیم تان می توانید از برخی از دوستان و همکاران کمک بگیرید.
مهارت تفکر خلاق
ویژگی هاي افراد داراي تفکر خلاق
مهارت تفکر خلاق، مهارتی است که شخص از تلفیق مهارت هاي حل مسئله و تصمیم گیري، صاحب افکار و روابط تازه ای می شود و توانایی کشف و انتخاب راه حل هاي جدید را پیدا می کند.
ویژگی هاي افراد داراي تفکر خلاق عبارتند از:
  1. راه هایی را جست و جو می کنند که از طریق آن بتوانند فکرشان را به سوي ایده هاي نو و تازه هدایت کنند.
  2. به همه جوانب یک موضوع و مسئله توجه دارند.
  3. در حل یک مسئله تمرکز حواس دارند.
  4. فکرهای بکری ( دست نخورده و نو ) دارند.
  5. به راه حل هایی می اندیشند که ممکن است از دید دیگران اهمیت چندانی نداشته باشد.
  6. از ربط ایده ها و تجربیات مختلف، نتایج جدیدي می گیرند.
  7. افکار و عقاید شان را به راحتی مطرح و از مواجهه با عقاید مختلف استقبال می کنند.
  8. براي حل مسائل و مشکلات راه هاي مختلف را بررسی و تا رسیدن به نتیجه دلخواه تلاش می کنند.
  9. خود را محدود به نظرات دیگران نمی کنند و حصار هر آن چه بود و هست را می شکنند.
  10. همواره کنجکاو بوده و در جست و جوي اطلاعات جدید و تازه هستند.
  11. از قدرت تصویر سازي ذهنی بالایی برخودارند، تا حدي که به تفکرات خود، عینیت می بخشند.
  12. مثبت نگر و پر انرژي هستند.
  13. معمولا براي هر سؤالی آمادگی ارائه پاسخ هاي مختلف را دارند.
  14. سؤال و جواب هاي غیر عادي و عجیب و غریب در آنها بیشتر دیده می شود.
 
چگونه تفکر خلاق را در خود و دیگران پرورش دهیم؟
۱- اطلاعات و تجارب تان را در موقعیت هاي مختلف گسترش دهید.
۲- از دیگران سؤال هایی بپرسید که پاسخ هاي متعدد داشته باشد.
۳- اگر سؤال هاي عجیب و غریب مطرح می شود، سعی کنید پاسخ هاي تازه را کشف کنید.
۴- رفتارها و الگوهاي افراد خلاق را سرمشق زندگی قرار دهید.
۵- از فنون ویژه تفکر خلاق مانند بارش فکري استفاده کنید.
۶- تصورات ذهنی خود و دیگران را تقویت کنید. تصویر سازي کمک می کند تا اطلاعات در حافظه بلند مدت بیشتر ذخیره شوند.
۷- در نوشتن داستان یا کشیدن نقاشی و ... به جاي استفاده از مدل از طرح هاي ذهنی استفاده کنید.

مهارت تفکر نقادانه
یک فرآیند شناختی فعال، هدفمند و سازمان یافته است که شخص با استفاده از آن به بررسی افکار و عقاید خود و دیگران و یا موقعیت هاي خاص می پردازد و با ارزیابی و تفسیر ماهرانه خود به درك و فهم روشن تر و بهتري دست می یابد.

اصول تفکر نقادانه
۱- پرسشگري: پرسیدن سؤالات مناسب از خود و دیگران براي درک دقیق تر مطالب.
۲- اطلاعات: جمع آوري اطلاعات از منابع مختلف درباره مطالب.
۳- ارزیابی: بررسی و ارزیابی اطلاعات جمع آوري شده درباره مطالب مطرح شده و ارزش گذاري آنها.
۴- نتیجه گیري: در نظر گرفتن و انتخاب بهترین مفهوم یا راه حل براي مطالب.

ویژگی هاي افرادي که تفکر نقادانه دارند عبارتند از:
۱- روحیه پرسشگري دارند.
۲- خود نقد پذیرند.
۳- داوري و قضاوت آنها به دور از تعصب و لجبازي است.
۴- هر چیزي را به سادگی و بدون تفکر، نه می پذیرند و نه رد می کنند.
۵- از منابع مختلف اطلاعات مناسب و دقیقی درباره موضوعات کسب می کنند.
۶- نسبت به مسائل دید وسیع و دقیقی دارند.
۷- به جنبه هاي مثبت و منفی مسئله توجه داشته و یک سو نگر نیستند.
۸- قدرت تجزیه و تحلیل و استنتاج دارند.
۹- با ذهن باز و متفکرانه نسبت به مسائل اظهار نظر می کنند.
۱۰- معمولا قدرت تشخیص درست از نادرست را دارند.
۱۱- گوینده اي متفکر و منطقی و شنونده اي فعال هستند.
۱۲- در حین این که کل موضوع را در نظر می گیرند، به جزئیات نیز توجه می کنند.
۱۳- به این مسئله واقفند که ممکن است حرف یا راه حل دیگران یا خودشان درست نباشد.
۱۴- چون به عاقبت کار می اندیشند، معمولا فریب وعده هاي دیگران را نمی خورند.
۱۵- معمولا به راحتی جذب گروه ها و افراد نمی شوند.

راهکارهاي پرورش تفکر نقادانه
۱- نسبت به امور و پدیده هاي اطراف، حساسیت و دقت بیشتري داشته باشید.
۲- دیده ها، شنیده ها و مطالعه خود را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید و به سادگی آن ها را نپذیرید و رد نکنید.
۳- درباره هر موضوعی با سؤالات مناسب و مرتبط اطلاعات بیشتري به دست آورید.
۴- مسائل، معمولا راه حل هاي متفاوتی دارند، تحمیل راه حل خود، یا تحمل راه حل دیگران به عنوان راه حل قطعی، منطقی به نظر نمی آید.
۵- درباره مسائل پیش آمده، فکر کنی، دچار احساسات و هیجان هاي شدید و کاذب نشوید، از قضاوت عجولانه، تعصب و خود رایی بپرهیزید.
۶- قبل از پاسخگویی به مسائل، فکر کرده سپس تصمیم گیري و عمل نمایید.
۷- مشوق خوبی براي مسئولانه فکر کردن خود و دیگران - به خصوص کودکان - باشید.
۸- از عقاید و نظرات خود معقولانه و منطقی دفاع کرده و زود تسلیم نشوید.
۹- به دیگران اجازه بحث و اظهار نظر بدهید.
۱۰- جلسات گفت و گو درباره مسائل اجتماعی و یا روزمره در خانواده و مدرسه ترتیب داده و همه را به شرکت فعالانه در این جلسات تشویق کنید.
۱۱- براي رشد تفکر نقادانه در کودکان و نوجوانان مطالعه زندگینامه افراد نقاد، مفید و موثر است.
۱۲- فرآیند تفکر کودکان و نوجوان را بررسی و ارزیابی کنید و در صورت نیاز از راهنمایی آنان دریغ نورزید.
۱۳- به هر سؤالی به راحتی پاسخ نگویید بلکه با سؤال کردن مناسب، مخاطب را در رسیدن به پاسخ کمک کنید.
۱۴- در جلسات بحث و تبادل افکار از برچسب زدن، دستور دادن، سرزنش، نصیحت، قضاوت و مسخره کردن فکر دیگران اکیدا پرهیز کنید.
۱۵- با برقراري امنیت، آرامش روانی و عاطفی و احترام به عقاید و نظرات کودکان و نوجوانان آنان را به شرکت در بحث و اظهار نظر کردن تشویق کنید.
۱۶- با طرح سؤالات مناسب در خانه و مدرسه نظرات دیگران را جویا شده و آنها را در بحث و گفت و گو شرکت دهید.
۱۷- با دقت و حوصله به نظرات دیگران گوش کنید تا بتوانید با سؤالات مناسب آنها را در نتیجه گیري راهنمایی کنید.